زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با سر برادر
نمی گویم زنوک نیزه با خواهرتکلم کن نگاهت پاسخ من داد، برطفلت ترحم کن اگرچه غـنچۀ بی آب، هرگز نشکـفد اما درِ فردوس را بگشا، به روی من تبسم کن به چشم خارجی ما را تماشا می کند کوفی به نی قرآن بخوان و رفع این سوء تفاهم کن اگربهر نماز شکر میخواهی وضو سازی نـدارم آب، با خاک سر زینب تیـمم کن تو قلب عـالـمِ امکانی و آگـاهی از قـلبم به دریا با نگاه خود بگو، کمتر تلاطم کن نگه با اختیار و اشک من بی اختیار آید زبرج نی نظرای ماه من امشب به انجم کن اگرچه کاسۀ صبر مرا هم کرده ای لبریز ز بهر حفظ جان کودکت با او تکـلم کن |